یکی از مهم ترین خصوصیات انسان که او را نسبت به سایر موجودات برتری می دهد قدرت تکلم و سخن گفتن اوست. او می تواند با به کارگیری کلمات و جملات احساسات و نیات درونی اش را بیان کند و دیگران را از آن آگاه نماید.
از طرفی خواسته یا ناخواسته در فضایی که آن را سکوت و خاموشی می نامیم و با زبان بی زبانی تنها با آنچه «body language» یا زبان حرکات بدن و اجزای آن خوانده می شود، می تواند به خوبی احساسی را انتقال داده یا معنای کلامی را تغییر دهد. هرگز اظهار دوستی و علاقه شخصی در حالی که اخم کرده و ترشرویی نشان می دهد، قابل قبول نیست. بنابراین به کارگیری این ۲ زبان در یک جهت و راستا می تواند به خوبی در بیان هیجانات، عواطف و احساسات به کار رود. اما در میان دنیای خاموش و بی زبانی، زبان های گویای دیگری هم هستند.
برای آغاز کار... ویژگیهای فرد مخاطب خود را به طور دقیق بشناسید. آگاهی از نقاط ضعف و قوت افراد، زمینه را برای تاثیرگذاری بر آنان فراهم میکند.
به طور کلی، ارتباطات غیرشفاهی کمتر تحت تاثیر
خدعه و نیرنگ قرار میگیرد. در حقیقت افراد فریبکار با توسل به کلمات و
عبارات راحتتر میتوانند خود را متقی و درستکار جلوه دهند و از راه مکر و
ریا به تمنیات ناروای خود دست یابند. بعکس اغفال مردم با استفاده از حالت
چهره، لحن بیان و طرز نگاه امری دشوار و مستلزم مهارت و تجربه فراوان است.
حالت چهره دانشمندان علوم رفتاری، عموما بر این موضوع توافق
دارند که چهره، مهمترین منبع اطلاعات در زمینه هیجانهاست و برای درک
احساس گوینده باید حالتهای متغیر چهره او را به شکلی که تهدیدکننده
نباشد، مشاهده کرد. چهره نهتنها میتواند هیجانهای خاصی را افشا کند
بعضی علایم زبان رفتار از قبیل اخم که حاکی از خشم و نارضایتی است و لبخند که بر شادمانی دلالت میکند، برای همگان روشن و واضح است.
شما
با خواندن این مطلب مجال مییابید که در محیط کار و نیز در محافل اجتماعی
به بهرهگیری از علایم غیرشفاهی، از حالات و احساسات نهانی دیگران درباره
خود باخبر شوید.
به همین دلیل، برخی اوقات، افراد با وجود این که قصد دارند چیزی
را از ما کتمان کنند، مراقب حالت چهره، لحن بیان و دیگر علایم رفتاری خود
نیستند و به اصطلاح بند را آب میدهند. بنابراین آگاهی از نشانههای زبان
رفتار به ما مجال میدهد تا صرفنظر از کلمات و عباراتی که افراد بر زبان
جاری میکنند، از احساسات و هیجانات آنان سر درآوریم.
شما
میتوانید در اوضاع و شرایط بد و ناگوار، بدون اظهار کوچکترین کلمه و
تنها با طرز نگاه خود وضعیت را تحت کنترل درآورید. برای مثال، میتوانید
با قیافه عبوس و چهره تلخ و رخسار خشمگین مراتب نارضایتی خود را اعلام
کنید و افراد را به رعایت نظم و ترتیب متوجه کنید.
وقتی با حالات
و حرکات، اعتماد به نفس خویش را به نمایش میگذارید، مردم برای دریافت
توصیه و رهنمود به طور غیرارادی دست نیاز به سویتان دراز میکنند؛ به طوری
که گویی رهبر زاده شدهاید.
برای اینکه از افکار و احساسات
نهانی و مکتوم دیگران سر درآورید، باید حالات و حرکات آنان را بدرستی
تفسیر کنید. در ابتدا باید نفس زبان رفتار را درک و تاثیر آن را در
ارتباطات همه روزه خود حس کنید.
اگر شما هنوز هم به اهمیت زبان رفتار پی نبردهاید بد
نیست بدانید که 90 درصد مفهوم هر پیام به طور غیرشفاهی منتقل میشود.
بنابراین، نهتنها شیوه استفاده از زبان رفتار، بلکه تفسیر زبان غیرشفاهی
افراد نیز اهمیت زیادی دارد. شما میتوانید با رشد و گسترش بعضی حالات و
حرکات از قبیل نگاه محکم و تزلزلناپذیر، لحن بیانی که حاکی از اعتماد به
نفس کامل است و حضوری استوار و محکم که بر مقام و موقعیت شما دلالت کند،
شخصیتی نیرومند از خود به نمایش گذارید.
عدهء کمی از مردم را می بینیم که از وضع خود کاملا راضی اند، بیشتر افراد معتقدند که از ویژگیهای مرموزیکه برای موفقیت اجتماعی لازم اند، برخوردار نیستند. در بین این ویژه گیهای مطلوب صفتی است که آن را معمولا ((شخصیت)) مینامند.در نظر روانشناسان، معنای کلمهء شخصیت فراتر از صفت جذابیت است که ما را وادار میکند در مورد دارندهء آن بگوییم که (( فردی با شخصیت است.))
شخصیت یک فرد از تمام صفات او تشکیل یافته است.
از انواع صفت نام میبریم
انواع صفت: ثابت قدمی، عجله، معاشرتی بودن، میهن دوستی، مانند صفات دیگر که علاقهء انسان را بیان میکند مثل: زیبایی شناسی، ورزش دوستی و غیره. از جملهء صفات مهم خُلق و خو را میتوان نام گرفت. این صفات شامل ویژه گیهای مثل : خوش بینی و بد بینی، زودرنجی و تُرشرویی، تحریک پذیری و ملایمت است.
در مورد صفات شخصیتی
در بارهء صفات شخصیتی، دو بُعد از شخصیت را روانشناسان مد نظر میگیرند که یکی، ( برون گرایی ٍExtraversion ) و دیگری ( درون گرایی Intraversion ) میباشد. از سالهاست که هیچ بُعدی از شخصیت به اندازهء بُعدیکه به وسیلهء این دو کلمه بیان میشود، جلب توجه نکرده است.
روانشناس مشهور آلمانی بنام کارل گوستاف یونگ ( Carl Gustav Jung) برون گرایی و درون گرایی را چنین تعریف میکند :
برون گرا ، شخصی است که بیشتر به اشیا و اشخاص جهان بیرون علاقمند است، و درون گرا، شخصی است که بیشتر به افکار و احساسات خود علاقه دارد. برون گرا در زمان حال زندگی میکند، به دارایی و موفقیت خود ارزش قایل است ، ولی درون گرا در آینده زندگی میکند و به ملاکها و عقاید خود ارج می نهد. برون گرا به جهان محسوس و قابل لمس علاقمند است، در حالیکه درون گرا به نیروهای زیر بنایی و قوا نین طبیعت علاقه دارد. برون گرا اهل عمل است، دارای عقل متعارف و درون گرا اهل تخیل و ادراک شهودی است. برون گرا مایل به عمل است و به آسانی تصمیم میگیرد، در حالیکه درون گرا تحلیل و طرح را ترجیح میدهد و پیش از تصمیم گیری تردید نشان میدهد.
اما روانشناسان عینی گرا به این معتقدند که برون گرایی و درون گرایی بطور واقعی بیان کنندهء یک صفت نیست، بلکه سه صفت را معیار قرار میدهند:
1 ـ میل به تفکر در برابر میل به عمل
2 ـ میل به تنهایی در برابر میل به جامعه
3 ـ آماده گی برای استقبال از خطر در برابر راضی بودن به وضع موجود
خلاصه، شخصیت عبارت است از ترکیب پیچیده ای از نیرو های درونی که شیوه ای را قالب ریزی میکند تا فرد به آن شیوهء آن نوع شخص بودن را که هست، ادامه بدهد.
شخصیت، نظام آرزو ها و مقاصدی است که شیوهء شخصی فرد را در مورد سازگاری با محیط خود تشکیل میدهد. انگیزه ها، کلید هایی هستند که در را به روی شناخت کاملتر ساخت و کار کرد شخصیت و همچنین رشد خلق و خوی هیجانی باز میکنند. شخصیت، فکتور هایی هستند که در رفتار و خاطر انسان رول بازی میکنند و تا دیر زمان باقی میمانند.
تیپ های شخصیتی نه گانه(ENNEAGRAM) یا انیه گرام:
شیوه های مختلف تقسیم بندی تیپ های شخصیتی بر اساس مراکز شعور انسانی،روابط اجتماعی،شباهت،گرایش های طبیعی در مواقع آسایش و فشارهای زندگی،بال های تیپ های شخصیتی
تیپ شخصیتی یک: اصلاح طلب و کمال گرا
تیپ شخصیتی دو:کمک گرا و مهربان و مهربان
تیپ شخصیتی سه:موفق و موفقیت طلب
تیپ شخصیتی چهار:فردگرا،هنر دوست و خیال پرداز
تیپ شخصیتی پنج:فکور
تیپ شخصیتی شش:وفاخو و وفاجو
تیپ شخصیتی هفت:خوش خو و خوش گذران
تیپ شخصیتی هشت:رهبر و مدیر
تیپ شخصیتی نه:صلح خو و صلح جو