روان شناسی

روان شناسی

روان شناسی

روان شناسی

روانشناسی ارتباط

یک قصه بیش نیست غم عشق‌ و وین عجب
کــز هر زبان که می‌شنـوم نامکـرر است
افراد بالغ در ارتباط برقرار کردن با دیگران دارای تفاوت‌هایی هستند که ریشه در کودکی آنها دارد، بدین مفهوم که اگر پدر یا مادر با کودک ارتباط نزدیک و دوستانه داشته باشند در مقابل کودک هم همین رفتار را با آنها خواهد داشت، حال اگر پدر و مادر به کودک توجه لازم را نکنند در اینصورت در کودک دو رفتار شکل می‌گیرد :
یکی آنکه دچار اضطراب و سردرگمی می‌شود و نارضایتی خود را مستقیم یا غیرمستقیم به خانواده نشان می‌دهد و یا اینکه کودک از خانواده خود دوری می‌کند (که این طرز رفتار در شخصیت کودک رسوخ می‌کند و در بزرگسالی خود را نشان می‌دهد که در این صورت با چهار شخصیت مواجه خواهیم بود).

بالغینی که برخوردار از امنیت ‌اند :

- توانایی ارتباط برقرار کردن و صمیمی گشتن با دیگران را دارند.
- برای حریم شخصی خود و شریک زندگی خود احترام قایل هستند.
- برای دیگران احترام زیادی قایل هستند.
- هنگامی که به کمک احتیاج دارند از دیگران طلب یاری می‌کنند.
- در تعامل با دیگران مثبت، خوش‌بین، سازنده و سخاوتمند هستند.
- خلاق و روشنفکر بوده و از مرگ نمی‌هراسند.

بالغین دوری کننده :

- رابطه آنها از لحاظ فیزیکی و احساسی غیر صمیمی می‌باشد.
- به دیگران توجه ندارند و خودخواه به نظر می‌رسند.
- تعاملات اجتماعی را خسته کننده می‌دانند و از مرگ بیمناکند.
- نسبت به شریک زندگی خود بی‌مسیولیت و بی‌اعتنا هستند.
- قادر به برقرار کردن رابطه صمیمی با دیگران نمی‌باشند.

بالغین مضطرب و دو شخصیتی :

- رابطه آنها با دیگران غیر قابل پیش‌بینی است.
- آنها همواره می‌اندیشند که شریک زندگی‌شان آنها را دوست ندارد.
- احساس ناامنی در روابط صمیمانه دارند.
- مرتباً دیگران را سرزنش می‌کنند و هرگاه به خواسته خود نرسند، کج خلقی می‌کنند
- سفره دل خود را نزد هرکسی باز می‌کنند و از دیگران نیز چنین انتظاری دارند.
- غرق در ارتباط شخصی خود می‌باشند، حسود و غیرقابل اطمینان بوده واز مرگ می‌هراسند.

بالغین درهم ریخته :

- سو رفتار، بی‌توجهی، عدم امنیت و تنش فراوان در خانواده این گونه افراد برقرار است
- این‌گونه افراد مانند کودکی‌شان زندگی آشفته و پر هرج و مرجی دارند.
- خشم انفجارگونه‌ای دارند.
- فاقد هرگونه همدلی، شفقت و دلسوزی نسبت به همسر خود هستند.
- آنها نیاز مبرمی به یک رابطه مطمین و مصون داشته، اما آنقدر به شریک خود اعتماد ندارند که این رابطه را برایشان پدید آورد.
آری، در اکثر موارد تا جایی که با اطمینان می‌توان گفت عشق نقش خود را به عنوان والایش‌دهنده وجود تا سن بلوغ آغاز نمی‌کند یعنی در سنی که بلوغ جسمی و روانی افراد نسبتاً در سطحی بالا قرار دارد.
بنابراین وظیفه والایش‌دهندگی بلوغ عاطفی فرد را مخصوصاً در ضمن دوره‌ای ظریف از زندگی می‌پذیرد. پس در آماده سازی مسیرهایی که زندگی عاطفی فرد بالغ طی خواهد کرد، اثر نافذی می‌گذارد.

ارتباط

بزرگ وبخشنده باش زیرا بخشندگی باعث بریدن از گذشته، پیوستن به حال وتضمین آینده بهتر می شود.

1- اهمیت ارتباط :

ما چرا ارتباط برقرار می کنیم ؟
ما همواره با دیگران در ارتباط هستیم تا اندیشه ها ، احساسات و تمایلات خود را به دیگران بیان یا منتقل کنیم ، میزان علاقه ،احترام و تمایلات خود را نشان دهیم و یا رنج و اندوه ، شادمانی و خرسندی و شک و تردید یا تعارض های خود را با دیگران در میان گذاریم . ارتباطات خواسته یا ناخواسته ، برنامه ریزی شده یا اتفاقی از ابزارهای کلیدی ارضاء نیازهای ماست و بنابراین همه کارهای ما نوعی ارتباط است .
همچنین مهارت داشتن در ایجاد رابطه مناسب با دیگران بر توانایی ها و اعتماد به نفس ما می افزاید ، استعداد و قابلیت های ما را می نمایاند و احترام و قدردانی دیگران را جلب می کند .
بدیهی است که هرچه بهتر با دیگران ارتباط برقرار کنیم ، مسئولیت هایمان را بهتر به مرحله اجرا می گذاریم و در نتیجه در حرفه خود یا زندگی خانوادگی موفق تر خواهیم بود . به علاوه نحوه ارتباط ما میزان حمایت و کمکی که از جانب دیگران دریافت می کنیم را نیز تعیین می کند . با این حال بسیاری از افراد به دلیل فقدان مهارت های ارتباطی یا ضعف در ارتباطات میان فردی از مزایای فوق محرومند .

2-علل ضعف در ارتباطات اجتماعی کدامند ؟

1- فقدان دانش و اطلاعات
2- مشخص نکردن اولویت ها به طور دقیق 
3- گوش نکردن یا فقدان مهارت های گوش کردن و توجه کردن
4- عدم درک کامل سخن گوینده و قصور در سوال کردن
5- افکار از پیش پنداشته
6- عدم توجه به نیازهای دیگران
7- خوب فکر نکردن و زود نتیجه گیری کردن
8- از دست دادن صبر و شکیبایی و وارد بحث و مجادله شدن
9- کمبود وقت
10- حال و حوصله نداشتن
11- تلاش نکردن برای چاره جویی

عبور از موانع ارتباطی

روز گمشده زندگی شما روزی است که در آن حتی یک بار هم نخندیده اید. (چامفورت)

ارتباطات اجتماعی ما هنگامی مؤثر واقع می شوند که بتوانیم از موانع گوناگون که با اشکال مختلفی بر سر راه ما قرار دارند به سلامت گذر کنیم . در حقیقت ما اطلاعات و پیام ها را پس از عبور از فیلترهای ارتباطی در ذهن و غربال شدن آن ها دریافت می کنیم . این فیلترها قوه ادراک را منحرف و دچار کج اندیشی می کنند . وجود سروصدا ، نامناسب بودن محیط و مشکلاتی از این قبیل هم به گونه ای دیگر بر کیفیت ارتباط تاثیر می گذارند . تفاوت های فرهنگی ، قومی و نژادی نیز سدهای دیگری هستند که بر سر راه روابط ما قد علم کرده و به سادگی آدمی را به سوء تفاهم و حتی بحث و ستیز می کشانند .

واقعیت هایی که در ارتباط با فیلترهای ارتباطی هستند :

واقعیت شماره 1- ذهن انسان از دوران طفولیت بسیار تاثیرپذیر بوده ، اهل پرس و جو و شیفته ی آموختن است . در این دوران ، رفتار والدین و سایر افراد با نفوذ با رویدادهای دیگر ترکیب می شوند ، و نظام اعتقادی و قالب های فکری ما را می سازند ، و دیدگاهمان را نسبت به جهان و جهانیان تعیین می کنند .
واقعیت شماره 2- مغز از آشفتگی متنفر است و به همن دلیل وقتی با انبوه اطلاعات روبرو می شود پیوسته می کوشد تا آن را به خوبی سازمان دهد که برای شخص قابل توجیه و معنی دار شود و چهارچوب آن وقایع قابل پیش بینی باشد .
واقعیت شماره 3- مغز در تلاش خود برای سازماندهی و طبقه بندی اطلاعات به طور خودکار تجارب زندگی را برحسب قالب های فکری ما تفسیر می کند و به این ترتیب با گذشت زمان تفکر قالبی شکل می گیرد ، و محکم می شود .
واقعیت شماره 4- مغز برای اجتناب از آنچه که روانشناسان " ناهماهنگی شناختی" می نامند، پیوسته مایل است اطلاعاتی را که به وضوح با چهارچوب های ذهنی ما مغایرت دارد ، نادیده بگیرد . در نتیجه تعداد فیلترهای ارتباطی نیرومند که مانع تحلیل درست اطلاعات در ذهن ما شده و منجر به سوء تفاهم ها و درک نادرست می شوند ، عبارت خواهند بود از :
واقعیت شماره 3 = واقعیت شماره 2 + واقعیت شماره 1 فیلترهای بسیار نیرومند ارتباطی = واقعیت شماره 4 + واقعیت شماره 3

فیلترهای متداول ارتباطی :

1- ارزیابی شتاب زده
2- نتیجه گیری عجولانه
3- پیش داوری
4- حواس پرتی
5- بی توجهی
6- حدس و گمان
7- فکر قالبی ( باورها و عقایدی که متعلق به اغلب مردم ، گروه یا منطقه ی خاصی است . )
8- فشار روانی
9- فقدان مهارت در دقیق گوش کردن
10- دشواری های شنیداری
11- انتخاب در شنیدن
12- افکار خشک متحجرانه
13- پیش پنداری ها